اِنْ وَکَلْتَنی اِلی نَفْسی هَلَکْتُ...
یکی از چیزهایی که مدتها بود ذهنم رو به خودش درگیر کرده بود این بود که چطور میشه که خیلیها یک عمر تلاش میکنند، عبادت میکنند، زحمت میکشند برای اینکه در لحظات حساس زندگی شون بتونن درست تصمیم بگیرن و تو کشاکش مبارزه با نفس شکست نخورن، اما درست تو همون موقیعتها انگار هر چی به عنوان سرمایه برا خودشون جمع کرده بودن از بین میره و هیچ کاری ازشون برنمیاد!؟
آیتالله جاودان تو درس اخلاق این هفته شون خاطره ای رو نقل کردن از آیتالله حق شناس، که یک شب ایشون نماز تشریف نیاوردن و خود اقای جاودان با دوستانشون میرن منزل ایشون، حاج اقا حق شناس توی اتاقشون در حال قدم زدن بودن و فرمودن: «امروز این خبیث سه بار به سراغ من امده بود، اگر دعاهایی که صبح میخوانم نبود توانسته بود کاری بکند!»
این خاطره خیلی برای من تکان دهنده بود. اینکه حتی کسی مثل حاج آقای حق شناس هم که خودشون استاد اخلاق بودن و به لحاظ معنویت و عبادت در اوج، اگر یک روز خودشون رو با عبادات و توسل به خدا و اهل بیت نسپرن، اون روز از حملات شیطان در امان نمی مونن...
انگار جواب سوالم رو گرفتم؛ اون چیزی که در لحظات حساس زندگی، آدم رو نجات میده اعمال گذشته و...نیست! (هر چند که شاید کمک کننده باشه) بلکه احساس نیاز و اظهار فقر لحظه به لحظه در پیشگاه الهیه!
- ۹۸/۱۰/۰۸
آره دقیقا
خیلی مهمه